ساعت نحس

کتاب ساعت نحس نوشته گابریل گارسیا مارکز ترجمه کاوه میرعباسی توسط انتشارات کتاب سرای نیک به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان

روبرتو آسیس، که شب را در اتاق‌خواب بی‌قرار می‌چرخید و سیگار به سیگار می‌گیراند بی‌آنکه خواب به چشمش بیاید، دَم صبح نزدیک بود کسی را که هجونامه‌ها را می‌چسباند موقع ارتکاب جرم غافلگیر کند. صدای خش‌خش کاغذ و تماس مکرر دست‌هایی را که آن را روی دیوار صاف می‌کردند جلوی منزلش شنیده بود. اما دیر پی برد قضیه چیست و هجونامه چسبانده شد. پنجره را که باز کرد، میدان خالی بود. از آن لحظه تا دو بعد از ظهر که به زنش قول داد هجونامه را به فراموشی بسپارد، او به هزار جور استدلال متوسل شده بود تا آرام و قانعش کند. عاقبت، راه حلی را ازسر ناچاری پیشنهاد داده بود: برای اثبات قطعی بی‌گناهی‌اش، داوطلب شد به صدای بلند و در حضور شوهرش نزد پدرروحانی آنخل اعتراف کند. فقط با قبولِ تن دادن به این خفت بود که موفق شد او را مجاب کند. مرد، باوجود سردرگمی‌اش، جرئت نکرد گام بعدی را بردارد و کوتاه آمد.

زن، بی‌آنکه چشم‌هایش را باز کند، گفت: «همیشه بهتر است رک‌و‌پوست‌کَنده حرف بزنیم. مجسم کن چه مصیبتی می‌شد اگر شک به دلت می‌ماند». مرد، موقع خروج، در را چفت کرد. در خانهِ درندشتِ تاریک و روشن، وِز‌وِز پنکه برقی مادرش را شنید که در منزل مجاور به استراحت بعد از ظهر مشغول بود. زیر نگاه خواب‌آلود زنِ آشپز سیاه‌پوست، از یخچال برای خودش لیوانی لیموناد ریخت.

  • روش های ارسال
  •    پیک تهران
  •    پیک سریع تهران
  •    پست پیشتاز
  •    تیباکس
  •    ویژه
  • موجود در انبار
234,500
٪10
211,050 تومان
توضیحات

کتاب ساعت نحس نوشته گابریل گارسیا مارکز ترجمه کاوه میرعباسی توسط انتشارات کتاب سرای نیک به چاپ رسیده است.

موضوع کتاب: ادبیات، ادبیات داستانی، رمان

روبرتو آسیس، که شب را در اتاق‌خواب بی‌قرار می‌چرخید و سیگار به سیگار می‌گیراند بی‌آنکه خواب به چشمش بیاید، دَم صبح نزدیک بود کسی را که هجونامه‌ها را می‌چسباند موقع ارتکاب جرم غافلگیر کند. صدای خش‌خش کاغذ و تماس مکرر دست‌هایی را که آن را روی دیوار صاف می‌کردند جلوی منزلش شنیده بود. اما دیر پی برد قضیه چیست و هجونامه چسبانده شد. پنجره را که باز کرد، میدان خالی بود. از آن لحظه تا دو بعد از ظهر که به زنش قول داد هجونامه را به فراموشی بسپارد، او به هزار جور استدلال متوسل شده بود تا آرام و قانعش کند. عاقبت، راه حلی را ازسر ناچاری پیشنهاد داده بود: برای اثبات قطعی بی‌گناهی‌اش، داوطلب شد به صدای بلند و در حضور شوهرش نزد پدرروحانی آنخل اعتراف کند. فقط با قبولِ تن دادن به این خفت بود که موفق شد او را مجاب کند. مرد، باوجود سردرگمی‌اش، جرئت نکرد گام بعدی را بردارد و کوتاه آمد.

زن، بی‌آنکه چشم‌هایش را باز کند، گفت: «همیشه بهتر است رک‌و‌پوست‌کَنده حرف بزنیم. مجسم کن چه مصیبتی می‌شد اگر شک به دلت می‌ماند». مرد، موقع خروج، در را چفت کرد. در خانهِ درندشتِ تاریک و روشن، وِز‌وِز پنکه برقی مادرش را شنید که در منزل مجاور به استراحت بعد از ظهر مشغول بود. زیر نگاه خواب‌آلود زنِ آشپز سیاه‌پوست، از یخچال برای خودش لیوانی لیموناد ریخت.

مشخصات
  • ناشر
    کتاب سرای نیک
  • نویسنده
    گابریل گارسیا مارکز
  • مترجم
    کاوه میرعباسی
  • قطع کتاب
    رقعی
  • نوع جلد
    شومیز
  • سال چاپ
    1401
  • نوبت چاپ
    سوم
  • تعداد صفحات
    190
نظرات کاربران
    هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است!
برگشت به بالا
0216640800© کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به فروشگاه آژانس کتاب است.02166408000 طراحی سایت و سئو : توسط نونگار پردازش